باز تردد گفته های نابهنگام . باز افکار خاموشفکرانی که آب یخ مینوشند .
دوباره تشنج داد زدن
کوه مکانی ست امن برای تو . دیوانه وار راه نرو
دیوانه وار راه برو
تجدید دخترک مهدکودکی که باز گریه سر میداد . باز آرزوی رهایی داشت
هاله ی گل سرخ سرش نگاهش میکرد
عسل هایی که از چشم هایش زده بود بیرون
صدای جیک جیک جنجیشک هایی که از لای موهای پریشانش نغمه سرایی میکردند
سمفونیک . سمفونیک و سمفونیک .. .. ..
استتار کردن بوی بد فحش هایی که میخواستی بدی .
تفکیک مهر لابی یی که من ... دوستت دارم ... را بر پیشانی
بوی ننگ گذرا را دارد
وقتی که داشت کورمال کورمال دست هایش را در در مسیر باد به چپ و راست می چرخاند
از پشت گوشش صدایی نیامد . شیون قاطر های فراری را میگویم .
دهگذری که با لباس سفید . حتی زیر درونیش . داشت به دلقک نگاه میکرد
در بازگشت اندود ته مانده فکرش راه برای نذول نفوذی حراج گذاشته بود
هیییی لوله گاز!
به مام سر بزن!
سلام . اون جنجیشکه جالبش کرده بود. . . .
سلام
خوندمت
خیلی پریشونی
نمی فهممت
مرسی نبیل .تخیل زیبایی داری.اما به شاعرانگی نزدیکش کن.خیلی خوب بود.
چرا جواب نظرات رو نمیدی؟

سلام چطوری؟





ممنون که بهم خبر دادی
من همیشه از نوشته های باحال و خاصت خوشم میومد اما این یکی دیگه خیلی پیچیده بود نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم نبیل خان!
میگم میخوای یه ترجمه ضمیمش کن
من آشفته بودم نفهمیدم یا شما؟
سلام نازنین
دعوتید به خواندنم ...به ته سیگار
ممنونم
سلاممن دوست بهنامم خوب مینویسی
سلام چه خبر خوب امار اگری
سلام
لطفا" یکی دستشو بذاره رو شونه م بهم تسلیت بگه!!!
منتظر باشم؟...لطفا"!!!
منم با محسن جعفری موافقم تخیلت خیلی خوبه عالیه اما نوشته هات به نظرم یکم اشفته است با این که ظاهر قشنگی داره اما من هیچ وقت نمیفهمم چی می گه
سلام
دعوتید به کوتاه های غلط انداز عشقی با عنوان "می ترسم" از الناز عزیز
منتظریم
اپم...................
دست به قلم نشدید؟!
پست جدید؟
سلام
دعوتید به کوتاه هایی با چاشنی عشق
از الناز عزیز
لطفا"...
سلام گرامی
دعوتید به "بوس" از الناز عزیز
لطفا"
سلام من اپم . . .